آرسینآرسین، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

آرسین حبیبی شاهزاده مامان و باباش

98/5/8

امروز تو مهد جشن چله تابستان دارید برات هندوانه و بستنی تزئین کردم تو مهد جشن دارید تازه کلی هم آب بازی دارین کلا کیف داری میکنی ...
9 مرداد 1398

98/5/7

امروز بابا یاسر اوردت خونه مامان زهرا با نیما بازی کنی کلی با هم دارید کیف میکنید شیطونی میکنید پرستار مامان زهرا هم اینجا هست تورو خیلی دوست داره تو گوشیش بهت ماشین بازی و گربه بازی نشون میده تو هم بهش میگی عاله جان(خاله جان) همش میشینی کنارش باهاش بازی میکنی حتی پیشش تک میمونی انقدر که شما آقایی . تازه امشب با نیما بردمت پارک وکافی شاپ کلی بستنی خوردید کیف کردی عین آقاها نشستی رو صندلیت ...
9 مرداد 1398

کلمات جدید تو تیرماه

سلام . آیه (خاله) . دایی : علی آ (علی آقا). تا یه چیزی بهت میدیم میگی ممنون مامانی . ممنون بابایی . تا بیدار میشی میگی سلام یاسر . سلام مامانی. کلمه بشین . بخواب . بخور . بئیم . تازه چرخ خیاطی مامان سیما رو قشنگ بلدی استفاده کنی تو ماشین بامزه میخوابی   ...
9 مرداد 1398

98/4/28

امروز داریم میریم خونه مامان زهرا طبق معمول بالشت رو بغل کردی راه افتادی که بریم با بالشت رفتی خونه مامانی تو عشق من و بابایی تو باهوش منی هروقت میخوایم بریم بیرون بدو بدو میای سشوار رو برمیداری میزنی تو برق موهاتو مرتب میکنی بعد میگیدعطر آخه میخوای خوشتیپ کنی خوشبو باشی بعد دستمال برمیداری کفشتو تمیز میکنی و پاشنه کش برمیداری کفشتو پات میکنی   ...
9 مرداد 1398

98/4/25

وای خدای من امروز انقدر کارات خنده داره که با بالشت ما داری میری مهد کودک هرکاری میکنم نمیتونم ازت بگیرم تو خیابون با بالشت راه میری همه نگاهت میکنن خیلی بامزه هست کارایی که میکنی ...
9 مرداد 1398

98/4/14

پسرم الان دیگه دو روزی هست که کم کم عادت کردی به مهد کودک دیگه دوست داری با ما بای بای میکنی میری داخل میگی سئام خوبی آخه اینجا خیلی بهت خوش میگذره چهارشنبه ها آب بازی داری و عمو موسیقی داری امروز که تو مهد جشن تولد هست تازه صندلی بازی هم کردی
9 مرداد 1398
1